15 قاضی برجسته سازمان ملل در روند این بررسی وظیفه دارند تا وضعیت استقلال کوزوو و حق این کشور مبنی بر اعلام استقلال را مورد بررسی قرار دهند. دادگاه لاهه 2سال فرصت دارد تا پاسخ مناسبی را برای درخواستی که صربستان در سال گذشته مطرح کرده ارائه کند. همچنین مقرر شدهاست که رسیدگی به این پرونده با حضور اعضای مجمع عمومی سازمان ملل انجام پذیرد. پیشبینی میشود در سال 2011 رای هیئت منصفه اعلام شود.
اگرچه قضات میتوانستند به روند رسیدگی به این پرونده سرعت بیشتری بخشیده و خیلی زود رای هیئت منصفه را صادر کنند اما بهنظر میرسد که آنها انگیزه خاصی در ارتباط با این پرونده ندارند. با توجه به بازتاب جهانی اوضاع منطقه، دادگاه لاهه بدون در نظرگرفتن این مسئله که آیا تصمیم آنها مورد تایید یا مخالفت صربستان است یا خیر، هیچ اقدامی در جهت تغییر وضعیت جدید دولت کوزوو انجام نخواهد داد.
در همین راستا صربستان پیشتر اعلام کرده بود که هرگونه تصمیم دادگاه را خواهد پذیرفت. در مقابل، هاشیم تاچی، نخستوزیر کوزوو در این خصوص گفته بود: هر تصمیمی که این دادگاه اتخاذ کند از جانب ما قابلقبول نخواهد بود و ما هماکنون در دوران استقلال خود به سر میبریم.
نکته اول این است که هر گونه تصمیم در این زمینه بهصورت مشاورهای اتخاذ خواهد شد. سال گذشته، صربستان شکایتی را تنظیم و به جای اینکه به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه دهد، به شورای امنیت تسلیم کرد. این اقدام صربستان با این استدلال صورت پذیرفت که اختلافی بین اعضای این شورا وجود نداشت و به این ترتیب اقدامات قانونی خود در مقابل اراضی از پیش ادعا شده صربستان را آغاز کرد.
از سوی دیگر، مجمع عمومی در تصمیمگیری خود، حقانیت کوزوو در اعلام استقلال را مورد بررسی قرار نمیدهد. لاهه خواستار ارزیابی کارشناسی این سؤال شده بود که آیا اعلام یکجانبه استقلال توسط نهادهای موقتی درکوزوو با معیارهای قانون بینالمللی مطابقت دارد؟تفاوت فاحشی بین اعلام استقلال نامشروع و استقلالی که توسط نهادهای موقتی که با تایید معیارهای قوانین بینالمللی اعلام میشود، وجود دارد.
بسیاری از کارشناسان صربستان پیشنهاد دادند که بلگراد باید موضع خود را تغییر دهد و همچنین تقاضا کردند که دادگاه لاهه پاسخ دهد که آیا کشورهای عضو سازمان ملل اعلام استقلال کوزوو را مطابق با معیارهای قوانین بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل میدانند یا خیر؟ از آنجایی که اعلام نظر کشورها درخصوص شکایت بلگراد منجر به طولانیشدن زمان رسیدگی پرونده در دادگاه میشود، بلگراد مخالفت شدید خود را با این وضعیت اعلام کرده است.در حال حاضر تعداد کشورهایی که استقلال کوزوو را در 15آوریل 2009 به رسمیت شناختند به 52 کشور رسیده است.
از میان 27 کشور عضو اتحادیه اروپا، میزان قابل توجهی یعنی 22 کشور استقلال کوزوو را به رسمیت شناختند اما کشورهای اسپانیا، یونان، رومانی، قبرس و اسلواکی که خود کم و بیش تحرکات جدایی طلبانه را تجربه کردهاند، استقلال کوزوو را نپذیرفتهاند. اسلواکی گذرنامه کوزوویی را تایید میکند اما آن را بهعنوان یک کشور مستقل به رسمیت نمیشناسد. در میان دیگر ملتها روسیه، چین، هند، اندونزی، برزیل و ایران استقلال کوزوو را به رسمیت نمیشناسند. کشورهای واتیکان، لیبی، آرژانتین، مصر، گرجستان، مولداوی، آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، اوکراین و جنوب آفریقا که مجموعا 44 کشور را تشکیل میدهند، همگی از مخالفان استقلال کوزوو محسوب میشوند.
در حالیکه دادگاه لاهه سرگرم تصمیمگیری برای حقانیت استقلال کوزوو است، بدون هیچ تردیدی سرعت به رسمیت شناختن استقلال کوزوو، کاهش پیدا نخواهد کرد. رای هیئت منصفه از لحاظ نمادین بسیار حائز اهمیت خواهد بود؛ اگرچه بسیار سخت میتوان پیشبینی کرد که قضات دادگاه لاهه به چه روشی متمایل خواهند شد. بررسی سوابق قانون بینالملل نشان میدهد، معمولا تصمیمگیری درخصوص مسائلی که حاوی نکات مبهم و نا مشخصی بودهاند، به مسیری متفاوت و یا حتی کاملا متضاد هدایت شدهاند.
دادگاه لاهه نیازی به پیشبینی یک اقدام غیرمعمول ندارد. قضات این دادگاه جهت صدور رای قاطع و همچنین تعهد به قانون بینالمللی برای یک رویه قضایی سخت و محکم، بسیار کارآمد هستند.درصورتیکه حکم دادگاه لاهه علیه آلبانی تبارهای کوزوو صادر شود، این رای منجر به برانگیخته شدن احساسات جدایی طلبانه عده زیادی در دیگر کشورها خواهد شد. احتمالا حکم دادگاه مورد تایید کوزوو و صربستان نخواهد بود. اما آنچه مسلم است اینکه این حکم هیچ تاثیری بر آینده کوزوو نخواهد داشت.
قضات دادگاه لاهه پزشک جراح نیستند و افراط گرایان در صربستان و یا در هر جای دیگری نباید از آنان انتظار داشته باشند تا قطعه جداشده کوزوو را به صربستان بچسبانند. استقلال کوزوو بهطور رسمی در 17 مارس2008 اعلام شد اما در حقیقت ریشههای آن به بهار سال1999 بر میگردد. درست زمانی که ناتو بمب باران یوگسلاوی را آغاز کرده بود مردم صربستان درخصوص این مسئله - که قبلا همه متعلق به کشور یوگسلاوی بودند - دولت را مقصر میدانند و اعتقاد دارند که دولت حتی بیشتر از میلوسویچ عقب نشینی کرده است. آنها همچنین اقدامات اندکی را برای به هم پیوستن شکاف بین کوزوو و متوچیا(نام رسمی این استان) با یوگسلاوی انجام دادند تا بهتدریج این شکاف عمیقتر و سرانجام با بمب باران ناتو به جدایی کامل منجر شد.
بدیهی است که سرنوشت کوزوو در وضعیت دیگر بخشها – دولتهای به رسمیت شناختهشده و یا شناخته نشده و مناطقی که اعلان خود مختاری میکنند- تاثیرگذار خواهد بود. از جمله میتوان به تایوان، منطقه ترک نشین در شمال قبرس، آبخازیا، جنوب اوستیا و تامیلها (استقلال غیررسمی در شمال شرق سریلانکا) اشاره کرد. در شرایط کنونی تشابه بسیار زیادی بین تایوان و کوزوو وجود دارد. تایوان هماکنون توسط 22 کشور به رسمیت شناخته شده است که بزرگترین آنها نیکاراگوئه، السالوادور و پاراگوئه هستند. واتیکان نیز از جمله حامیان این استقلال محسوب میشود.
درصورتی که چین با استقلال تایوان موافقت میکرد، این کشور پیشتر از این میتوانست عضو جامعه جهانی باشد. تمام کشورهایی که تایوان را به رسمیت نمیشناسند از امپراتوری بزرگ چین واهمه دارند. شمال قبرس تنها توسط یک کشور - ترکیه- به رسمیت شناخته شده است. آبخازیا و جنوب اوستیا نیز بهترتیب توسط روسیه و نیکاراگوئه به رسمیت شناخته شدهاند.
به هر صورت دادگاه لاهه از تمامی کشورهای عضو سازمان ملل تقاضا کرد، تمام استدلالهای کنونی خود که مخالف و یا موافق استقلال کوزوو هستند را تا 17 جولای مورد بررسی قرار دهند.
نووستی– 17 آوریل 2009